در دنیای امروز، برندها نمادی از یک مجموعه هستند. به همین خاطر کلیه ارگانها و سازمانها بر ساخت یک برند خوب تاکید دارند. برندهای کارفرمایی ضعیف و بد، اعتبار نداشته و در ذهن کارمندان فعلی، آینده و حتی مشتریان، منفی جلوه میکند. برندسازی گام مهم در موفقیت تمامی کسبوکارهاست به همین دلیل باید با اصول آن آشنایی داشته و از ایجاد برند کارفرمایی بد جلوگیری کرد. در ادامه نکاتی را برای ساخت برند کافرمایی معتبر بررسی میکنیم.
فهرست مطالب
Toggleبرند کارفرمایی بد یعنی چه؟
در همه موقعیتهای شغلی و کسبوکارها، درباره برند خوب گفتگو میشود اما گاهی اوقات باید اقداماتی را انجام داد تا برند منفی و بدی نداشت. یک برند کارفرمایی بد در ذهن مخاطبان خود، یک تهدید است؛ نه فرصت. زیرا برندهای کارفرمایی بد، تصاویر ناخوشایندی از خود ایجاد کردهاند و در میان کارمندان و مشتریان پذیرفته نمیشوند.
عموماً برندسازی منفی به دلیل عدم آگاهی و مهارت برای ایجاد تجربیات مثبت برای مشتریان، مدیریت ضعیف و فرهنگ سازمانی متزلزل است. میتوان گفت برند بد نقطه مقابل اهداف و چشماندازهای یک کسبوکار میباشد. برندهای نامعتبر و منفی، حس سرخوردگی، تهدید، بیانگیزگی یا حتی خشم را در مخاطبان ایجاد کرده و مانع موفقیت مجموعه میشوند.
ویژگیهای برند کارفرمایی بد
شناخت ویژگیهای برند کارفرمایی خوب و بد به مدیران و سازمانها این امکان را میدهد که در جهت دستیابی به این مشخصات گام برداشته و بتوانند مسیر خود را پیدا کنند. یک برندکارفرمایی ضعیف و بد را میتوان از طریق نشانههای زیر شناسایی کرد.
فرهنگ سازمانی نادرست
در بسیاری از سازمانها هیچ قاعده و قانونی برای انجام وظایف و ارتباطات وجود ندارد. همین امر موجب بروز بسیاری از ناهنجاریها در محیط کار میشود. سازمانهایی که رقابتهای ناسالم، بیاعتمادی، تعارضات گسترده، رفتارهای تبعیآمیز یا جنسیتی دارند، به عنوان برند منفی و بد شناخته میشوند. ارزشهای یک سازمان باید به طور کامل توسط تمامی واحدها رعایت شده و واقعی باشد. عدم روشهای درست و سالم برای حل مسائل، رواج فرهنگ غلط ارتباطی، اختلافات و نزاعات شدید از یک فرهنگ سازمانی سمی و ناسالم خبر میدهد.
بیتوجهی به جایگاه کارمندان
بیاهمیت بودن مدیران یک سازمان نسبت به سلامت و رفاه کارکنان، مزایا و جبران خدمات، نحوه ارتباطگیری با آنها، عدم بازخوردگیری و مشارکت در مسائل مختلف، برخوردهای ناشایست با کارمندان فعلی و آینده، نبود سیستم تشویق و تنبیه و بیتوجهی به ارزشها و زحمات کارمندان یکی دیگر از ویژگیهای برند کارفرمایی بد است. زیرا این عوامل باعث ایجاد ذهنیتهای سراسر منفی میشود.
مدیریت ضعیف و ناکارآمد
رهبرانی که توانایی انگیزهبخشی، تعیین اهداف و ایجاد تعهدو توانایی در تیم را ندارند؛ صاحب یک برند کارفرمایی بد هستند. این مدیران مهارتهای ارتباطی درست در برخورد با کارمندان و مدیریت اختلاف نظر و تناقضات را ندارند. رهبران ناکارآمد از سیستم بازخوردگیری استفاده نکرده و در تصمیمگیریها و تقسیم وظایف؛ دیکتاتور هستند. محیط کار فیزیکی چنین سازمانهایی غیرقابل تحمل بوده و باعث افزایش نرخ ترک شغل و غیبت میشود. مسئولان و مدیران نالایق در برابر تغییرات مقاومت کرده و در برابر یادگیری و اصلاح مشکلات و ایرادات واکنشهای تند و صریح دارند.
عدم وجود فرصتهای شغلی
همان طور که سازمانها به دنبال جذب استعدادها برای دستیابی و اهداف و پیشرفت هستند، کارکنان نیز به دنبال جایگاه شغلی هستند که در آن امکان ارتقا و ترفیع داشته باشند. نبود فرصتهای شغلی یکی از مؤلفههای برند کارفرمایی بد است. در چنین سازمانهایی کارکنان انگیزه کافی برای ادامه فعالیت ندارند، زیرا هیچ آینده و چشماندازی برای رشدشان نمیبینند. استعدادها ترک شغل کرده و در نهایت شهرت مجموعه در بازار کار تحت تاثیر قرار میگیرد. عدم وجود فرصتهای شغلی بزرگترین عامل برای منفی شدن برند کارفرمایی است.
پیامدهای برند کارفرمایی بد
- جذب نیروی کار برای سازمانهایی با برند کارفرمایی بد بسیار دشوار میشود؛ زیرا متقاضیان شایسته از همکاری با مجموعه خودداری کرده و استعدادها توسط سایر رقبا جذب میشوند.
- نرخ ترک شغل و غیبت کارکنان در سازمانها با برندسازی منفی افزایش مییابد.
- شرایط سازمان ناپایدار و بیثبات شده و منجر به ایجاد شرایط بحرانی میشود.
- تعهد، وفاداری و انگیزه کارکنان به شدت کاهش یافته و بهرهوری سازمان به میزان قابل توجهی نزول مییابد.
- برند کارفرمایی منفی به کلیه مجموعه و نه تنها برند آسیب میزند.
- هزینههای سازمان اعم از هزینههای آموزش، جذب، خسارات و … افزایش یافته و سودآوری پایین میآید.
- قدرت خلاقیت و نوآوری سازمانهایی با برند بد، تحت تاثیر قرار گرفته و مجموعه از سایر رقبا عقب میماند.
- هماهنگی میان پرسنل و واحدهای مدیریتی مختل شده و تعارضات درون سازمانی بالا میگیرد.
- فرسودگی شغلی کارکنان بیشتر شده و فشار و استرس در محیط کار افزایش مییابد.
- فرهنگ سازمانی تضعیف شده و قدرت مدیریت شرایط از کنترل رهبران خارج میشود.
چرا برند کارفرمایی بد ماندگارتر است؟
امروزه سازمانها با استفاده از علوم مدیریتی، تاثیرات برند کارفرمایی بد را شناسایی کردهاند. طبق آزمایشات و تحقیقات، مغز انسان توجه بیشتری نسبت به تجارب منفی دارد و همین امر باعث میشود که برند کارفرمایی بد ماندگارتر از برند خوب باشد. تجربه خوب توسط کارمندان و مشتریان یک حس رضایت موقتی دارد، این در صورتی است که تجارب منفی باعث ایجاد هشدار در ذهن شده و همانند یک تهدید عمل میکنند.
سرعت انتقال تجربیات و تصاویر منفی نسبت به یک سازمان یا کسبوکار بالا بوده و سروصدای زیادی ایجاد میکند. یک تجربه منفی میتواند چندین متقاضی خوب را از مجموعه دور کند. یک اشتباه کوچک در یک سازمان بزرگ با برند کارفرمایی ضعیف و نامعتبر میتواند در مدت کوتاهی به یک بحران مبدل شده و زمینهساز برشکستگی باشد. لازم به ذکر است که ترمیم یک برند ضعیف و بد بسیار دشوارتر و چالشبرانگیزتر از ایجاد یک برند کارفرمایی خوب است.
چگونه برند کارفرمایی بد را اصلاح کنیم؟
اصلاح و ترمیم برند کارفرمایی بد فرآیند طولانی و دشواری است که نیازمند تعهد و پشتکار است. ترمیم برند ضعیف تنها برعهده مدیر نیست؛ بلکه تمامی اجزای یک سازمان باید همکاری کرده تا مجموعه سمزدایی شود. برای این کار ابتدا باید وضعیت فعلی مجموعه مورد ارزیابی قرار گرفته و نقاط منفی و ضعف آن تشخیص داده شود. برای اصلاح خطاها باید واقعبین بود.
در گام بعدی باید برای سازمان یک هدف و چشمانداز جدید تعریف کرده تا مسیر دستیابی به آن بهتر ترسیم شود. فرهنگ و تجربه سازمان باید از ریشه و بنیاد اصلاح شود. ارتباطات داخل و خارج از سازمان باید شفافسازی شده و یک استراتژی کارآمد برای بهبود روابط برای برندسازی صورت بگیرد. سیاستگذاریهای مثبت در جهت ایجاد تجربیات مثبت و رضایت شغلی اید توسط مدیران اتخاذ شود.
در نهایت ، کلیه فرآیندها باید ارزیابی و پایش شده و به طور مستمر بهبود یابد تا برند کارفرمایی خوب شکل بگیرد. طی این مراحل احتمال بروز بحران و مشکلات مدیریتی بسیار بالاست که تنها با تدابیر رهبران و مسئولان حل میشود.
اقداماتی برای داشتن یک برند کارفرمایی خوب
برای ساخت یک برند کارفرمایی خوب از پایه و اساس، هویت، ارزش و دستاوردهای برند باید تعیین شود. سپس باتوجه به اهداف و روش کار رقبا یک سیاستگذاری ویژه اعمال کنید. بهبود تجربه کارمندان تاثیر مستقیمی در برندسازی دارد. محیط کار سالم و حمایتی برای آنها ایجاد کنید. بر فرهنگ سازمانی مجموعه تمرکز کرده و ناعدالتیها، تعارضات و ناسازگاریها را حذف کنید.
در شبکههای اجتماعی و رسانهها فعالیت کرده و داستانهای واقعی سازمان را بیان کنید. صداقت در جذب مخاطب بسیار کمککننده است. فرآیندهای جذب نیرو را بهینه کرده و برخورد سازمان با نیروها را ارتقا دهید. بر کلیه واحدهای سازمان نظارت داشته و نقاط ضعف را شناسایی کنید. برطرف کردن نقاط ضعف سازمان یک گام مهم در برندسازی است. توسعه منابع انسانی را در دستورالعمل سازمان قرار داده و با کنترل و مدیریت دائمی شرایط را برای بهبود برند کارفرمایی بد فراهم آورید.
جمعبندی
برخی از سازمانها به طور ناخواسته تصاویر نامطلوب و ذهنیت منفی از خود ایجاد میکنند. به همین دلیل کارجویان، کارمندان و مشتریان دیدگاه منفی نبست به کل سازمان پیدا میکنند. این تصورات منفی با ایجاد فرهنگ سازمانی سالم، به کارگیری اصول صحیح برندسازی، توجه به پرسنل، تعریف اهداف و ارزشهای مشخص،رفتار حرفهای و بهبود روابط داخلی و خارجی از بین میرود. البته اصلاح برند کارفرمایی بد به سیاست و کفایت مدیران وابسته بوده و نیازمند تلاش و برنامهریزیهای منسجم دارد. با ترمیم برند منفی میتوان اعتبار سازمان را مجدداً دریافت کرد.